دلم يك مرگ بلند ميخواهد ...

حسرت در آغوش کشیدنت سوزاند مرا!..

نه برای اینکه نیامدی چون میدانم آغوشت مال دیگری خواهد شد ....!!!

غمگینم مثل مرده ای که توان تسلی دادن به بازماندگانش را ندارد !


ادامه نوشته

دلم به کما رفته است لطفا برای مردنش دعا کنید...

مرگ مانند غده اي سرطاني ...

در مغزم ميخورد من را .. ميخواهد من را...

زمین عزیز ..

من فقط روی تو سنگینی میکنم!

یک بار برای همیشه این فشار را از روی من و خودت بردار

کمکم کن تا بتوانم به آسمان پرواز کنم

قول میدهم دیگر هیچ گاه باز نگردم ...

مديوني اگه اين پست و بخوني و برا مردنم دعا نكني

مي شود با یك قرص 

مشکل را حل کرد

و راحت خوابید ...!

ولي من دوست دارم

به چشم هایت فکر کنم

و تا خود صبح درد بکشم... !!!

+ در چشمان به آن زلالي چطور جا داده بودي آن همه دروغ را ؟!؟

آتشی زد شب هجران به دل و جان که مپرس

آنـچــنان سوختــم از آتــش هجــران که مپرس


گلــه ای کـــردم از یــک گلــه بـیــگـانــه شــدی

آشــنایـــا گلــه دارم ز تــو چنــدان کــه مپــرس

ادامه نوشته

زني تنها در آستانه ي فصلي سرد ...

روزی خواهـــد رسیـــد که در برابرم بـــِــایستند... 

آنروز ﭼﻘـﺪﺭ ﻋـﺰﯾـﺰ ﺧـﻮﺍهم شد

مرا به دوش خواهــند کشید

و فریاد سر میدهــند:

ﺑـﻠﻨـﺪ ﺑــﮕــﻮ

ﻻ ﺍِﻟـﻪ ﺍِﻟَﺎ ﺍﻟﻠّﻪ ...

+ادامه مطلب بازه

ادامه نوشته

خودكشي بهشت است ...وقتي دنيا برات جهنمه

 ازت نمیگذرم نه به خاطر خودم

بيشتر به خاطر مادرم

که بعد از رفتنت ...

تمام لحظه های بیقراری و دلتنگی منو

یواشکی پشت در اتاقم گریه کرد ...

روز خاکــــسپاریم گریه و زاری هیچکس را باور نکن.......

همش فیلمه...

اما هوای مادرمو داشته باش.....

ادامه نوشته

زمزمه ام يك كلمه است ... مرگ

گـاهـــی

اگــه كُــل دنيــــا رو بــه پــات بــريــزن

و
تــمــام شــهــر زيــر پــات بــاشــه

تــو مــيــخوای كــه بــه آســمــون زُل بــزنــی

بــگــی :

مهــمــون نــمــيخــوای ؟!!

ایــن روزهـآ چــقـد دِلــم مـیـخـواهد

یـکـی آرام در گـوشم بـگــوید

بـمـیـری انـشـالـلــه

و مـن فـریــآد بـزنـم

آمـــیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن ...

ادامه نوشته

از تمام شكسته هاي دنيا شكسته ترينم ...

ﯾﻪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﮐﺎﺑﯿﻨﺘﻪ ﺑﺮﺩﺍﺭ !

+ ﺧﺐ.

- ﭘﺮﺗﺶ ﮐﻦ ﺯﻣﯿﻦ.

+ ﺧﺐ.

- ﺷﮑﺴﺖ؟

+ ﺁﺭﻩ.

- ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺵ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﻦ.

+ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ . ﻣﻨﻈﻮﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ.

- ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﺷﺪ؟

+ ﻧﻪ ...

- حله ؟ متوجه شدی ؟

 

بي گناه گريه كن . . .

هي بگو آه گريه كن !

گريه كن بشين عكس عشقتو بببين . . .

ولي جاي گله نيست !

عاشقي يعني همين . . .



پایانم نزدیک است, نبودنم را تمرین کن.

بيچاره عزرائيل

هميشه مهمان ناخوانده است ...

امشب من با كارت دعوت

غافلگيرش ميكنم...!!!

امشب .....

بیشتر از از هر وقت دیگری ...

هوس مرگ کرده ام..

خدايا امشب خيلي دلم ميخواد بيام پيشت مهمون نميخواي ؟

ادامه نوشته

چشم و دل با هم ميگريند ... بی قرارند ... بي قرار ...!

پیاز هم که خرد میکنی برایش اشک میریزی

از پیاز هم کمتر بودم ، 

مرا خرد کردی و خندیدی ...!!

قلبم درد ميكند و من ميخندم !!

يادگاری توست ... !

خودت كه هيچ ... !

هر چه تو را به يادم بياورد هم زيباست ...!!

امشب ز غمت ميان خون خواهم خفت ...!

مـن امشب از فــراق يـار گريم 

بـســان عــاشـقـــان زار گــريـم 

رفيق نيمه ره شد آن يـار ديرين 

دلم افسرده است، بسيار گريم

دلم خیلی گرفته

تنها راه حل باز شدنش

روضه های توست

این پنجشنبه شبها

دوای زخم های بی حدو حساب من

زیارت عاشوراست....

یا حسیـــــــــــــن (ع)


یادم دادی

بر غم هایم شاکر باشم تا صابر!

اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ

خدایا من حسین گونه نزیسته ام مرا حر گونه بپذیر...

خدایا خودت بزرگی..

کی به بنده هات رحم می کنه به جز خودت ...

نگاهت خیره می ماند ... وقتی غم هایم را ببینی ...

چه بر سرت آورد بانو . . .

چرا بالشت بوی اشک میدهد . . .

چرا دستانت میلرزد .  . .

چرا قلبت نمی زند . . .

چرا تنت سرد است . . .

چه بر سرت آورد بانو . . .

چه شد که در بین این ادم ها این گونه جان دادی ؟ ؟ ؟

+عزرائيل : بانو تو را که میبینم مرگم میگیره

من : باشه عادت میکنی . . .

+بدرقه اش کن . . .

شاید با دیگری خوش تر باشد , مگر

خوشحالیش آرزویت نبود ؟ ؟ ؟

کنار کیک تولد قاب عکستو میچینم

یه گیتار به روی زانو گوشه ی اتاق میشینم

با تولد عبوسم پاییز از سفر رسیده

اسم تو حرفی تو از من همه دنیا شنیده

زیر پاهات شد لگد مال این دل سرخورده ی من

حنجرم شعله کشید و دنیامو سوزونده این غم

خون دارم میبارم امشب بی تو با غم تولد

تسلیت بگو به قلبم که امید زندگیم مرد

اگر روزی رو به رویم بنشینی ،

به اندازه ی یک پلک زدن هم 

از دست ات نمی دهم 

آنقدر به تو خیره میشوم تا ،

چشم هایم تار ، عنکبوت ببندد ...

+بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی ,آن چه از غم هجران تو بر جان منست

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود ...

هـیـز نیـستـم ...

امـا ....

ایـن روزهـا کسـی را دیـدم که شبـاهـت بـی انـدازه ای بـا تــو داشـت ....

بـه او خیــره شـدم

و ....

سـاعـت هـا بـه یـاد تــو گـریستـم ...

+دست بر دلم مگذار میسوزی ...  داغ خیلی چیزها بر دلم مانده ...

جنگل هم بود تمام میشد , دلم اما ... می سوزد و می سوزد و می سوزد ... !!!

 

ادامه نوشته

♥عیـ ـدتـ ـ مـ ـبـ ـارکــ ...♥

سـال جـدیـد ، سال خـوبـی است

قـاصدک در گـوشــم گـفت و رفـت

به دلــم بـرات شده / امسال تنــهـا نخـواهــم ماند

آمـدنـت اتفـاق خوبـی است / بیــا . . .

+حافظ :

اگــر در انتــظار رسیـدن بـه مــرادی هستــی

بـدان کـه تـا آخــر ایـن سـال بـه مــرادت میــرسـی...

+کــاشکـی امسـال خـدا تــو را بـه مـن عیـدی بـدهـد ...

گـاهـی خـدا انسـانـی را هـدیـه میـدهد به انسـان ...!

+ خط خطی های نیما

وَلنتــــ ـاینَ ـت مُبــــ ـارَکــ

عكست را نگاه ميكنم

آخ كه عكست پير نمي شود ، اما پيرم مي كند...


عــشـ ـق مــحـ ــال .....

تـــ ــو ای عشــــق آسمــانی مــ ــن

بــدان...

حتــی اگـر هـــزار شــــب آرزویـــی هـم بیایــــد و بــــــرود

بـاز تـــو...

پروانـــــــ ـــه ای تریـن آرزوی مــــ ـــن خواهــی مانــــد

 حتـی اگـر همیشــه محــــــال باشــی...
ادامه نوشته

داغ عـ ــشـقـت ...


یاد دارم سال ها پیش وقتی کسی گناه میکرد

داغ بر پیشانیش می زدند ...

عشق تو مگر گناه کبیره بود

که داغش را به دلم گذاشتی ؟

ادامه نوشته

این روزها خنده ام درد دارد ...

یــه وقتــایــی دوس داری هـیـچ کســی رو نـبـیـنــی

تــنـها بــاشـی

هـــی اشـک بــریــزی

کـسـی هــی بـهــت نـگـــه چــی شــده ؟

نــفـس عـمیــق بــکـشــی

آه بــلنــد بـکــشـی

تــنـها بــاشـی

تــنـهـای تــنــهـا !!!


دیـشـب از خــدا خــواستــم

حـشــره‌ای بــاشـم

تــا بــه کـفـش‌هــایـت بــوسـه کنــم ....

کـــــاش کمـی آرزویت بودم...!!!

نــيسـتـي درســت زمــاني کــه بــايــد بــاشــي ..

      ⋆ℳℛ⊰⋆

نـگـــران نبــاش...

خــوب مـی دانــم بـا حســرت نبـودنـت چگــونــه تـا کنــم

فقـط بـرایــم بـنــویـس

هنــوز هــم لبـخنــد میــزنــی ... ؟!

مـامـانــم ازم پــرسیـد دیـشـب بــا مــوهــای خـیــس خـوابـیدی ؟!

بـالـشت نـم داشـت !

یــه کـم مـکــث کــردم و . . . .

گــفـتــم آره !

نجوای خاموش ...

آن زمـان که همـه ی دل ها خــامــوش شدنـد .

تــو آمــدی ...

بـه نــاگــه آمـدی ...

مــانـند یــک پــادشــاه , بــدون تــاج و تــخـت .

یــک فــرشـتـه ی بــدون بــال پـــر...

عــزیـــزم تـــو انـعکــاس نفـس هــای خــدایــی ...

خــدا از عشــق در وجــود تـــو دمـیـده ...

کـاش مــی فـهمیـدی کـه در ایــن دنـیـــای بــی رحــم ,

تــو زیـبــای مــن شـده ای

خــوب مــن ...

دسـت و بــالــم از حــرف خــالیـست ...

هــر چــه هـست تــویــی و "تــــو " حــرف نــداری !

بــودنــت را دوسـت دارم ...


برگی از خاطرات ...

امروز یادم افتاد به دفتر خاطراتی که خیلی وقت است

چیزی در آن ننوشته ام

با خودم میگویم :

" فکرش را بکن یک روز میمیری او میماند و این دفتر "

دلم میسوزد برای تو...

که میشکنی روزی که من نیستم

تو این دفتر را میخوانی

خرد میشوی وقتی میفهمی

چقدر دوستت داشتم  ... !!

ادامه نوشته

Tavalode Nafasam ...

یک سبد احسـاس را با تــو قسـمت میکنـم

در شـب میـلاد تـــو جــان را نـثـــارت میکنـم

مینـشینــم در بــرت بــا تـــو صحبــت میکنـم

داغ لبــهـای تـــو را بـــوســه بـــــاران میکنـم

عشـ ـق آسمـ ـونـ ـی مـ ـن ... آرزوی شـیـ ــریـ ـن زنـ ـدگیــ ـم ....

تـ ـولـ ـدت بـ ـهتـ ـرین بـ ـهانـ ــه بـ ــرای نــوشتـ ـن اسـ ـت ...

میـخـ ــواهـ ـم بنـویـسـ ـم ...

واسـ ـه هـمـ ـه سـ ـالـهـ ـایـ ـی کـ ــه نـبـ ـودم و تـبـ ـریـک نـگفـ ـتـم

ایـ ـن دفـعـ ـه میـگـ ـم ...

عـ ـزیـ ـزم بــ ـودنـ ـت رو ♥ دوسـ ـت دارم ♥

و تـ ـبــ ـریـک میـگـ ـم بـ ـه خـ ـودم

بـ ـرای داشـ ـتن ♥ تــ ـو ♥ کـ ـه سـپیـ ـده روشـ ـن منـ ـی

روزهـ ـااز پـ ـی هـ ـم رفـتنـ ـد تـ ـا

زیـبـ ـاتــ ـریـ ـن روز هـستـ ـی♥ 13 دی ♥ فـ ـرا رسیـ ـد

روزی کـ ـه خـ ـدا وجـ ـود بـ ـی قـ ـدر مـ ـن

رو لایـ ـق فـ ـرشتـ ـه ی آسمـ ـونـیـ ـش دونـسـ ـت 

♥ بـ ـهـ ــونـ ـه ی مـ ـن تـ ــولـ ـد آسـ ـمـ ـونیـ ـت مبـ ـارک ♥

باهم ولی تنها ...

تقدیر ...

انقدرها هم بی رحم نیست

تو را هم از من بگیرد 

خیالت را نمیگیرد ... !

+اسمش "تقصیر" است..!

حالا تو هی بگو "تقدیر" و خودت را آرام کن ...

ادامه نوشته

برا تو ...

فرشته ی ناز من کاش می توانستم به جز دلتنگی هایم برایت کار

دیگری را هم انجام دهم ...

کاش می توانستم ...

ادامه نوشته

ماه محرم

پیچیده شمیمت همه‌جا ای تن بی‌سر

چون شیشه‌ی عطری که درش گم شده باشد 

+ادامه مطلب بازه

ادامه نوشته

Love

"زن" نیستم اگر زنانه پای عشـقــم نایستم!


من از قبیله ی "زلـیخـــا" آمده ام...

آنقدر عشـقـت را جــار می زنم تا خــدا برایم کَف بزند!

فرقی نمی کند فرشـــته باشی یا آدم

یوســف باشی یا سلـیمـان!

قالیچه ی دل من بدون اسم رمــز ِ نام ِ "تـــو" پــرواز نمی کند...

زنــانــه پای این عشــق می ایستــم...