الهی!
با خاطری خسته٬ دل به تو بسته٬ دست از غیر تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته ام.
بدهی کریمی٬ ندهی حکیمی٬ بخوانی شاکرم٬ برانی صابرم.
الهی احوالم چنانست که می دانی و اعمالم چنین است که میبینی.
نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز٬ الهی مشتی خاک را چه شاید و از او چه برآید و با او چه باید؟
دستم بگیر یا ارحم الراحمین. التماس دعا