-
میخوام تو رو
جمعه 10 مهر 1388 11:12
میخوام تو رو که باشی، جون بدی تا نمیرم عزیز هم ترانه، تو واژه هات اسیرم میخوام تو رو که باشی، تو دم دم نفس هام تو لحظه های دردم، محکم بگیری دستام میخوام تو رو که باشی حتی اگه نباشم حتی اگه تو رویا، خیال رفته باشم میخوام تو رو که باشی، گم بشی تو وجودم حتی وقتی نبودی، من عاشق تو بودم از من بخواه که باشم، کم نیارم تو...
-
زندگی
یکشنبه 5 مهر 1388 11:45
زندگی سر گذشت در گذشت آرزوهاست! زندگی شاید همین باشد: یک فریب ساده و کوچک! آن هم از دست کسی که فکر می کردی همه چیز توست، همه کس تو... زندگی گرمی دلهای بهم پیوند است.
-
نمیدانی تو
پنجشنبه 2 مهر 1388 18:00
زندگی با تو زیباست نمیدانی تو دل من غرق تمناست نمیدانی تو شوق دیدار تو در باغ دلم میشکند دیده ام منتظر توست نمیدانی تو
-
چه کنم
دوشنبه 30 شهریور 1388 14:11
فرهادم و سوز عشق شیرین دارم امید لقاء یار دیرین دارم طاقت ز کفم رفت و ندانم چه کنم یادش همه شب در دل غمگین دارم.
-
عید فطر مبارک
شنبه 28 شهریور 1388 23:11
استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان.
-
گل همیشه بهار
دوشنبه 23 شهریور 1388 16:37
من انتهای خزانم ، تو ابتدای بهاری بیا که با غم عشقت ، غم دگر نگذاری منم درخت شکسته، کنار جادهی غربت تو سروناز چمانی، گل همیشه بهاری نسیم موی تو افتد، اگر به چهرهی زردم به گلعذار خزانم، گل سپید برآری تمام هستی خود را، به خاک پای تو ریزم اگر به خلوت عشقت ، قدم به رنجه گذاری دل رمیدهی ما را، دلی دگر نرباید تو دلربا به...
-
نقطه اوج
یکشنبه 22 شهریور 1388 12:41
عشق زیباترین نقطه اوج زندگی است
-
وعده عشق
جمعه 20 شهریور 1388 19:33
گفتی میای از آسمون، پنجره ها رو وا کنی میای که در سکوت شب، فقط منو صدا کنی درین غروب واپسین در انتهای فصل سرد میای که غم رو از تن چل چله ها جدا کنی تو این غریب آشنا، ز جاده های سبز عشق میای تو قلب عاشقا ، شور و شری به پا کنی در این سکوت لحظه ها، درین خزان انتظار میای برای قلب من، همش خدا خدا کنی قفس واسه قناریا، فنا و...
-
قدر
جمعه 20 شهریور 1388 14:49
-
زندگی همانند دریاچه است
چهارشنبه 18 شهریور 1388 21:53
تا حالا فکر کردی عشق یعنی چی؟ عشق یعنی اینکه یکی بهت بگه از رنگ لباست خوشش میاد و تو هم از اون به بعد همیشه همون رنگو بپوشی! تا حالا دلتنگ کسی شدی؟ اصلا میدونید دلتنگی چیه؟ اون هم از بدترین نوعش؟ بزرگترین دلتنگی اینه که بدونی اون کسی که دوسش داری هیچ وقت مال تو نمیشه. اینکه بدونی یه روزی از کسی که دوسش داری باید جدا...
-
امید وصال
چهارشنبه 11 شهریور 1388 00:02
عشق پلی است برای وصل به دلدار، عشق سکوی پرواز دو کبوتر است، دو کبوتر عاشق که بتوانند با هم زندگی را بسازند و از بودن با هم احساس خوشبختی کنند. به امید روزی که همه به محبوب خود برسند.
-
غزلی برای تو
شنبه 7 شهریور 1388 12:33
اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو گفتم که یک غزل بنویسم برای تو احساس می کنم که کمی پیرتر شدم احساس می کنم که شدم مبتلای تو برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو دل می دهم دوباره به طعم صدای تو از قول من بگو به دلت نرم تر شود بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو! دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد : یک آسمان ، بهانه ی باران برای...
-
اولین طلوع من باش
دوشنبه 2 شهریور 1388 19:06
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش من رسیدم رو به آخر تو بیا شروع من باش شب و از قصه جدا کن چکه کن رو باور من خط بکش رو جای پای گریه های آخر من اسمتو ببخش به لبهام بی تو خالیه نفسهام خط بکش رو باور من زیر سایه بون دستام خواب سبز رازقی باش عاشق همیشگی باش خسته ام از تلخی شب تو طلوع زندگی باش من پر از حرف سکوتم خالیم...
-
قصه ماه
سهشنبه 27 مرداد 1388 12:12
ماه به پرنده گفت: تو چرا آن پایین و در آن قفس تنها هستی؟ پرنده به ماه گفت: اگر من روزی آزاد شوم میآیم آن بالا، پیش تو و در کنار تو لانهای میسازم. ماه به ایوان گفت: کاش من فقط روی سر تو نور میپاشیدم. ایوان به ماه گفت: کاش من میآمدم آن بالا و ایوان خانه تو میشدم. ماه به حوض وسط حیاط گفت: خوش به حال تو که آن پایین...
-
به غیر عشق به نامی صدا نکن
دوشنبه 26 مرداد 1388 23:06
من را به غیر عشق به نامی صدا نکن غم را دوباره وارد این ماجرا نکن بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن موهات را ببند دلم را تکان نده در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن من در کنار توست اگر چشم وا کنی خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود تنها به وصف آینه ها اکتفا نکن امشب...
-
دریای طوفانی
جمعه 23 مرداد 1388 20:13
چرا دیــگر نمــیتابــی بـه این دریای طوفــانی هوا سرد است و خورشیدم نگو در بند و زندانی تـمام این غزلها را بـه یمن آنکه برگردی کنم سیراب و بعد از آن سر راه تو قربانی نگــو دریا نمیبارد که من از گریه لبـــریزم و در هر قطره اشکم که میریزد، تو پنهانی سفر کردند ماهیها، از این دریای یخ بسته تو تابستان من بودی، شدم...
-
راز زندگانی
جمعه 23 مرداد 1388 15:32
در افسانه ها آمده روزی که خداوند جهان را آفرید فرشتگان مقرب را به بارگاه خود فرا خواند و از آنها خواست تا برای پنهان کردن راز زندگی پیشنهاد بدهند؟ یکی از فرشتگان به پروردگار گفت:خداوندا آنرا در زیر زمین مدفون کن؟ فرشته دیگری گفت آن را در زیر دریاها قرار بده؟ و سومی گفت راز زندگی را در کوهها قرار بده؟ ولی خداوند فرمود...
-
وقتی دلت تنگ است
چهارشنبه 21 مرداد 1388 19:45
وقتی دلت تنگ است و لبانت پر از سکوت وقتی هیچ اشتیاقی درون حوضچه چشمانت نیست وقتی سبوس زندگانی ات در باد گم می شود وقتی لهجه شیدایی هزاران به گوشت نمی رسد وقتی هیچکس تو را نازنین خطاب نمی کند درهای اسمان که بسته نشده است دستانت را به سو ی رنگین کمان ها بلند کن یکی هست که تو را پس ابرهای تیره وشاید زلال (نازنین)صدا...
-
کوچه
چهارشنبه 21 مرداد 1388 16:28
شعر " کوچه " از مشهورترین شعرهای عاشقانه فریدون مشیری است که در پی می آید : بی تو، مهتاب شبی ، باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانة جانم ، گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید : یادم آمد که شبی...
-
جملات جالب
سهشنبه 20 مرداد 1388 20:53
پر معنی ترین کلمه" ما" است...آن را بکار ببند. عمیق ترین کلمه "عشق" است... به آن ارج بنه. بی رحم ترین کلمه" تنفر" است...از بین ببرش. سرکش ترین کلمه" هوس" است...بآ آن بازی نکن. خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن. ناپایدارترین کلمه "خشم" است...ان را...
-
کاش می شد
دوشنبه 19 مرداد 1388 13:42
کاش می شد قلب ها آباد بود ! کینه و غمها به دست باد بود ! کاش می شد دل فراموشی نداشت ! نم نم باران هم آغوشی نداشت ! کاش می شد کاش های زندگی ! گم شوند پشت نقاب بندگی ! کاش می شد کاش ها مهمان شوند ! در میان غصه ها پنهان شوند ! کاش می شد آسمان غم گین نبود ! رد پای قهر و کین رنگین نبود ! کاش می شد روی خط زندگی ! با تو باشم...
-
هر کس آمد...
یکشنبه 18 مرداد 1388 12:49
هر کس آمد مرا در خویش پیدا کرد و رفت جز نگاهم بی کسی را یک معما کرد و رفت با کلید خستگی درهای حسرت را گشود تکه های قلب خود را نظر کرد و رفت فکر های پخته اش را در پشت افکارم نوشت آسمان را در نگاه خاک معنا کرد و رفت صخره های بی کسی را باز امضا کرد و رفت... فرستنده: ایلیا http://havigh-boys68.blogfa.com
-
خری آمد به سوی مادر خویش
جمعه 16 مرداد 1388 00:40
خری آمد به سوی مادر خویش! بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات رو دوست داری خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بیشتر از جان ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشکل خرک از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت خر...
-
کاش بچه بودم
شنبه 10 مرداد 1388 14:14
آدم ها همه می پندارند که زنده اند . برای آنها تنها نشانه ی حیات ، بخار گرم نفس هایشان است! کسی از کسی نمی پرسد: آهای فلانی! از خانه دلت چه خبر؟! گرم است؟ چراغش نوری دارد هنوز؟... آدما خنده هاشون همیشه از دل خوشی نیست، گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست، گاهی دل این قدر تنگ میشه که گریه هم کم میاره، یه جمله ی ساده...
-
اگه کسی رو دیدی که...
جمعه 9 مرداد 1388 12:19
اگه کسی رودیدی که وقتی داری رد میشی برمیگرده ونگاهت میکنه بدون براش مهمی اگه کسی رودیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده باعجله میاد طرفت بدون براش عزیزی اگه کسی رودیدی که وقتی داری میخندی برمیگرده نگاهت میکنه بدون براش قشنگی اگه کسی رودیدی که وقتی داری گریه میکنی میاد باهات اشک میریزه بدون دوست داره واگه کسی رودیدی که...
-
چرا چنین بود؟
چهارشنبه 7 مرداد 1388 15:28
یارب چرا تقدیر چنین بود؟
-
دوستت دارم
دوشنبه 29 تیر 1388 15:17
دوستت دارم بی آنکه بدانی صادقانه و عاشقانه
-
ماه من
چهارشنبه 24 تیر 1388 21:19
از خورشید پرسیدم این نور چیست؟ او گفت: که هزاران سال است که در عشق ماه میسوزم و هر طلوع به خودم قول میدهم که دیگر امشب غروب نمیکنم تا عشقم را به ماه پیشکش کنم اما صد افسوس...! هر شب ماه دیرتر میآید... میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است...
-
حلقه دار
شنبه 20 تیر 1388 12:21
پشت پا خوردم ز هرکس که گفت یار منه چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه هرکه دستی از محبت حلقه کرد بر گردنم دیدم این دست محبت حلقه ی دار منه.
-
منم عاشق
یکشنبه 14 تیر 1388 20:48
قطره ام ناچیز ناچیزم خسی هستم که روییده است در باغی پر از غنچه منم عاشق همان عشقی که معنایش نمی دانم بسان ماهی سهراب دچار بیکران آبی دریا گرفتارم...