-
دریای من
سهشنبه 2 تیر 1388 13:44
دنیای من، دنیای دل، دنیای عشقست و جنون سودای من، سودای دل، سودای عشقست و جنون سوزم نگر، شورم ببین، وین آتش تورم ببین سینای من، سینای دل، سینای عشقست و جنون امشب سراپا آتشم، می با سبو سر می کشم فردای من، فردای دل، فردای عشقست و جنون اکنون که جوشان گشته ام، سیلی خروشان گشته ام دریای من، دریای دل، دریای عشقست و جنون در...
-
دلم تنگ است
یکشنبه 31 خرداد 1388 13:52
-
زیباترین قطعه هستی
پنجشنبه 28 خرداد 1388 20:19
وقتی چشم به جهان گشودم. قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شدو با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد. هرگز...
-
تو نیستی که ببینی...
جمعه 8 خرداد 1388 17:08
تو نیستی که ببینی، چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیدا است چگونه جای تو در جان زندگی، سبز است هنوز پنجره باز است «انگار» تو از بلندی ایوان به باغ می نگری درختها، چمن هاو شمعدانی ها به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر به آن نگاه پر از آفتاب می نگرند تمام گنجشکان که در نبودن تو مرا به باد...
-
آرزوی آخر
جمعه 1 خرداد 1388 11:39
هر صدا و هر سکوتی اونو یاد من میاره می شکنه بغض ترانه غم رو گونه هام میباره از همون نگاه اول آرزوی آخرم شد حرفای قشنگ و ساده اش عاشقونه باورم شد خیلی مهربونی اما نمی خوای با من بمونی نمی دونی زندگیمی، نمی دونی، نمی دونی اشتباه از من و دل بود، نه که قسمتم نبودی حالا دیگه خیلی دیره می میرم بی تو به زودی دلمو از قلم...
-
برگرد
جمعه 25 اردیبهشت 1388 13:25
تو سپیده ی صبح، من غروب شبم تو به صافی آب، من پر پیچ و خم تو شراب کهن، من سبو که شکست تو امید منی، واسه عمری که رفت تو بزرگ و قشنگ مثل قلّه ی کوه من مثل یه سایه و تویی مثل طلوع تویی اولین من، تو عشق آخرین من تویی تنها خاطره از روزای شیرین من چقدر بی قرارم برگرد دیگه طاقت ندارم برگرد از بغض تو صدام بدون که من گرفتارم...
-
رخ دلبر
جمعه 4 اردیبهشت 1388 13:47
دانی که چرا ز میوها سیب نکوست: نیمی رخ دلبر است و نیمی رخ دوست این زردی و سرخی که در او می بینی: زردیش رخ دلبر است و سرخیش رخ دوست.
-
انتظار
جمعه 28 فروردین 1388 11:59
هیچ چیز سخت تر از یک انتظار نیست، آن هم انتظار لحظه ای که یک آشنا صدایت کند و به تو بفهماند که دوستت دارد اما هر چقدر که انتظار هم سخت باشد به آن لحظه زیبا می ارزد، پس انتظار می کشم تا آن لحظه زیبا نصیبم شود. دوستت دارم...
-
هنوز عاشقی
جمعه 21 فروردین 1388 10:49
اگه هنوز با دیدن رنگین کمان می ایستی و به زیبایی اش خیره می شوی، اگه هنوز بارانی که به سقف اتاقت می بارد شهد آرامش را به تو می چشاند، اگه هنوز با پیام غیر منتظره ای خوشحال می شوی، اگه هنوز به طلوع و غروب خورشید نگاه میکنی و با آن می خندی و گریه میکنی... بدان که هنوز عاشقی و وجودت پر از زیباییهاست...
-
عشق پاک
چهارشنبه 19 فروردین 1388 09:57
همان طور که شاپرک ها نمی توانند دشت آبی آسمان را از یاد ببرند من هم چشمان زیبایت را نمی توانم فراموش کنم . تصویر زیبایت نه تنها در ذهنم بلکه در قلبم جای دارد ، ای کاش بدانی قصر آرزوهایم را در ساحل چشمانت ساخته ام تا قلب مهربانت مداوایی باشد برای عشق پاک و مقدسم . دوستت دارم...
-
باهام بمون
شنبه 8 فروردین 1388 20:47
سلام بی وفا! یه دل داشتم بردی؛ یه قلب داشتم کشتی؛ یه جگر داشتم خوردی؛ یه آسمون محبت داشتم فروختی؛ یه دنیا عشق داشتم سوزوندی؛ دیگه هیچی ندارم باز هم باهام می مونی؟؟ در ۱ دقیقه میتوان قلبی را شکست در ۱ ساعت میتوان کسی را دوست داشت در ۱ روز میتوان عاشق شد ولی... ۱ عمر نمیتوان کسی رو که عاشقش شدی فراموش کرد. این چهار چیز...
-
...و عشق
پنجشنبه 6 فروردین 1388 22:02
"...و عشق نه نام می خواهد نه نشان!" در عالم هستی، هر زنده ای آدرس دارد! اما، عشق با تمام زنده بودنش، آدرس نمی خواهد چون خودش راه را نشان می دهد! عشق، آرام و بامتانت باحیا و با حجب بر قلبت می نشیند و گاهی نیز چون نگاه کورکورانه ای که این پا و آن پا میکند در مسیر زندگی ات قرار می گیرد و سالیان سال با تو می آید...
-
عاشقترینم
سهشنبه 4 فروردین 1388 21:43
بهترینم: میبینی هنوز همانم، همان قدر عاشق، همان قدر بی دل، هر روز که میگذرد نگاهت عاشقترم میکند و لبخندت شیفته ترم، خدا میداند که چقدر به خاطر نبودنت گریه میکنم ... گل یعنی زیبایی... زیبایی یعنی عشق... عشق یعنی آرامش... آرامش یعنی احساس خوب با تو بودن... و با تو بودن یعنی دست یافتن به تمام آرزوهای محال...
-
در انتظار تو...
دوشنبه 3 فروردین 1388 14:23
عشق را با تو تجربه کردم، امید به زندگی را در تو آموختم، محبت را در قلب تو یافتم، ای همای سعادت شبهای تنهاییم با هر تپش قلبم می گویم: دوستت دارم چشمان همیشه عاشقم در انتظار توست...
-
دل تنگ
شنبه 1 فروردین 1388 19:57
درست لحظه ای که احساس می کنی دلت تنگ نمی شود، می فهمی که بزرگترین دروغ را به خودت گفته ای!!!
-
دل
شنبه 1 فروردین 1388 13:52
دل تو اولین روز بهار دل من آخرین جمعه سال و چه دورند و چه نزدیک به هم...! چند روزه دلم گرفته اما نیستی که ببینی من برات غزل بخونم تو کنار من بشینی آره خیلی وقته رفتی شب من هم بی ستاره ست دفتر شعرای عشقم وقتی نیستی بی ترانه ست... ز فراق من ننالم من دل شکسته چون نی که بسوخت بند بندم ز حرارت جدایی سر برگ گل ندارم به چه...
-
قوانین سیزده گانه مراسم نوروزی
چهارشنبه 28 اسفند 1387 10:55
قانون اول: می توان زردی روح و جسم را به طبیعت داد و شادابی را از آن گرفت. کافی است این درخواست را از کاینات داشته باشید. قانون دوم: می توان طراوت و تازگی روح و ذهن را از سبزی دشت فراخ و ماهی اقیانوس به دست آورد. استفاده بیشتر از گیاهان و مواد غذایی دریایی روح شما را بهاری می سازد. قانون سوم: اگر می خواهید یکنواختی را...
-
تحمل کردن زیباست
سهشنبه 20 اسفند 1387 13:03
اگر قرار باشد روزی به تو برسم انتظار آسان است اگر قرار باشد دوباره تو را ببینم زندگی شیرین است اگر قرار باشد مزه ی دستان تو را بچشم مشکلات حل می شود اگر قرار باشد روزی به پای تو بمیرم لطفا فوتم نکن؛ می خواهم در سینه ی تو بسوزم و تمام شوم شک ها همه به لبخند تبدیل می شود اگر قرار باشد تو را یک بار ببوسم
-
دوستت دارم؟؟؟
شنبه 10 اسفند 1387 22:32
می گوییم باران را دوست داریم، اما وقتی باران می بارد بالای سرمان چتر می گیریم که مبادا خیس شویم. می گوییم گل را دوست داریم، اما وقتی یک گل زیبایی را می بینیم زود آن را می چینیم. می گوییم پرنده ها را دوست داریم، اما وقتی پرنده زیبایی را می بینیم زود آن را می گیریم و در قفس زندانی می کنیم. پس با این وضع چطوری می خواهیم...
-
seni seviyorum
چهارشنبه 30 بهمن 1387 12:49
-
تقدیم تو
جمعه 18 بهمن 1387 12:35
گاهی دلم نمی خواست تو را ببینم، اما تو در کنارم بودی و نفسهایت یخ روزهایم را باز کرد. گاهی دلم نمی خواست تو را بخوانم، اما تو مثل ترانه ی زیبا بر لبم زندگی می کردی. من در کنار تو بودم، بی آنکه شور و نوایی داشته باشم، بی آنکه بدانم تو از خورشید گرمتری، بی آنکه بدانم تو از همه ی شعرهایی که تاکنون ازبر کرده ام، شنیدنی...
-
عاشق روی تو...
چهارشنبه 11 دی 1387 23:08
به تو دل بستم و غیر تو کسی نیست مرا جز به دیدار رخت ملتمسی نیست مرا عاشق روی توام ای گل بی مثل و مثال به خدا غیر تو هرگز هوسی نیست مرا پرده از روی بینداز به جان تو قسم غیر دیدار رخت نظری سوی کسی نیست مرا بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست اه بی تاب شدن عادت کم حوصله ها ست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و...
-
دوست
دوشنبه 2 دی 1387 20:58
گفت دیدی چگونه آزردم دل زودآشنای ساده ی تو ؟ گفت دیدی که عاقبت کشتم روح آزاد و اوفتاده ی تو گفت دیدی چگونه بشکستم اعتبار تو را ز خودخواهی ؟ گفت دیدی که سوختم آخر خرمن دوستی ز گمراهی گفت دیدی که دوستانه تو را با چه نیرنگ، راندم از یاران گفت دیدی که پاک فرسودم تن غم پرورت چو بیماران گفت دیدی که از تو ببریدم عشق دیرین...
-
شعله
جمعه 22 آذر 1387 17:49
آمد و آتش به جانم کرد و رفت با محبت امتحانم کرد و رفت آمد و بنشست و آشوبی به پا در میان دودمانم کرد و رفت آمد و رویی گشود و شد نهان نام خود، ورد زبانم کرد و رفت آمد و او دود شد، من شعله ای در وجود خود، نهانم کرد و رفت آمد و برقی شد و جانم بسوخت آتشین تر این بیانم کرد و رفت آمد و آیینه گردانم بشد طوطی بی همزبانم کرد و...
-
امید
دوشنبه 18 آذر 1387 12:11
چهار شمع بودند که به آرامی می سوختند. سکوت طوری بر فضای اتاق خیمه زده بود که به وضوح می شد، صدای درد دلشان را با یکدیگر شنید. شمع اول گفت: من «آرامش» هستم. هیچ کس نمی تواند از نور من محافظت کند، به هر حال فکر کنم باید بروم، چون هیچ دلیلی برای ماندن و بیش از این سوختن نمی بینم. رفته رفته شعله اش کم نور و کم نورتر شد تا...
-
پیوند عشق
یکشنبه 10 آذر 1387 14:36
تو ای آهوی من کجا می گریزی چه کردم که بی اعتنا می گریزی خدا خواست پیوند عشق تو با من ز من، یا ز کار خدا می گریزی چرا گرم خواندی، چرا سرد راندی چرا لطف کردی، چرا می گریزی؟ نداری چو تاب وفا، رو بپوشی ندانی چو قدر مرا، می گریزی نگویم دگر از محبت نگویم چو طفل مریض از دوا می گریزی به بیگانه بودن، عزیزم گرفتی چو اکنون شدم...
-
پیام گل
شنبه 2 آذر 1387 11:10
به آب روان، گفت، گل کاز تو خواهم که رازی که گویم به بلبل بگوئی پیام ار فرستد، پیامش بیاری بخاک ار درافتد، غبارش بشوئی بگوئی که ما را بود دیده بر ره که فردا بیائی و ما را ببوئی بگفتا به جوی آب رفته نیاید نیابی مرا، گرچه عمری بجوئی پیامی که داری به پیک دگر ده بامید من هرگز این ره نپوئی من از جوی چون بگذرم برنگردم چو...
-
کاش...
چهارشنبه 29 آبان 1387 12:30
ای کاش زبان نگاهم را می دانستی و با این همه سکوت مرا به خاموشی متهم نمی کردی، کا ش میدانستی من همیشه با زبان چشمانم با تو سخن می گویم، چشمانی که از ندیدنت سیل ها دارند برای جاری ساختن، سخن ها دارند برای گفتن، غزلها دارند برای از تو سرودن و عشق ها دارند برای از تو فریاد کردن... کاش می دانستی که من تو را دوست دارم.. کاش...
-
پیام گل
شنبه 25 آبان 1387 20:12
به آب روان، گفت، گل کاز تو خواهم که رازی که گویم به بلبل بگوئی پیام ار فرستد، پیامش بیاری بخاک ار درافتد، غبارش بشوئی بگوئی که ما را بود دیده بر ره که فردا بیائی و ما را ببوئی بگفتا به جوی آب رفته نیاید نیابی مرا، گرچه عمری بجوئی پیامی که داری به پیک دگر ده بامید من هرگز این ره نپوئی من از جوی چون بگذرم برنگردم چو...
-
"دوستت دارم"
سهشنبه 21 آبان 1387 21:52
دیگر از هر چه هست، بیزارم مثل ابر بهار می بارم برو ای آنکه بعد دیدارت گره افتاده در همه کارم مادرم مدتیست می گرید چون گمان می کند که تب دارم دیگر این روزها خودم دارم باورم می شود که بیمارم یک نفر گفت خوب خواهم شد به فراموشی ات که بسپارم گفتم ای عشق اگر بعد ازین بدهی مثل قبل آزارم به تمامی حرمتت سوگند روی قلبم گلوله می...